مشاور بازاریابی
تعریف : آموزش مهارتهای موردنیاز به مدیران با هدف اینکه تبدیل به مدیران موفق شوند.
-
2. بازاریابی (Marketing)
تعریف : تحلیل نیازهای مشتریان، طراحی محصولات و فرایندهایی که به آن نیازها پاسخ دهد و مشتریان را از وجود آن محصولات و فرایندها آگاه ساختن.
-
-
3. بازرگانی (تجارت) (Commerce)
تعریف : تبادل کالا، پول و سرمایه بین کسب و کارها یا کشورها.
-
-
4. تبلیغات (Advertising)
تعریف : تبلیغات فرآیند روشمند ارایه اطلاعات مناسب در مورد کالاها و خدمات به مشتریان و ترغیب و متقاعد کردن مؤثر مصرفکنندگان به خرید کالاها و خدمات است.
-
-
5. تبلیغات اینترنتی (Internet Advertising)
تعریف : تبلیغات اینترنتی به استفاده از اینترنت به عنوان یک کانال و وسیله ارتباطی برای ارسال تبلیغات در محیط وب اشاره دارد.
شرح : تبلیغات از طریق رسانههای مختلفی انجام میپذیرد که از آن جمله میتوان به روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون و ... اشاره نمود. چندی است که رسانهای جدید، یعنی اینترنت، به جمع رسانههای مورد استفاده تبل....
-
-
6. تجارت الکترونیک (Electronic Commerce)
تعریف : کسب و کاری که تماماً به وسیله اینترنت یا سایر رسانههای الکترونیک و بدون تماس حضوری طرفهای درگیر انجام می شود.
شرح : تجارت الکترونیک ابتدا در حوزه تجارت مطرح شده است اما به تمام حوزه کسب و کار گسترش پیدا کرده است.
-
-
7. روابط عمومی (Public Relations)
تعریف : روش هایی که سازمان ها از طریق آنها به دنبال تأثیرگذاری و شکل دهی نظر عموم مردم نسبت به خود هستند. مطالعه یا فعالیتی مبتنی بر پدید آوردن برداشت و تصوری دلخواه نسبت به یک سازمان از سوی عموم به طور کلی ....
شرح : در بازاریابی هم استفاده می شود اما بیشتر برای ایجاد یک تصور مطلوب از سازمان بکار گرفته می شود.
-
-
8. فروش (sales)
تعریف : جا به جایی ملکیت کالا در مقابل پول.
-
-
9. مدیریت (Management)
تعریف : واژه عمومی برای هماهنگی و هدایت منابع، سرمایه و نیروی انسانی با هدف دستیابی به اهداف سازمان. فرایند ایجاد و حفظ محیطی که در آن افراد برای دستیابی به اهداف در نظر گرفته شده در قالب گروه هایی با هم کار....
شرح : مدیریت واژهای عمومی برای اداره کردن است. مدیریت دارای انواع و اقسام مختلفی است. مدیریت را میتوان برای یک سازمان، موضوع، منبع، کسب و کار یا صنعت مطرح کرد. همچنین مدیریت، صرفنظر از اینکه کجا یا برای ....
-
-
10. مدیریت بازاریابی (Marketing Management)
تعریف : واژه عمومی برای مدیریت وظیفه بازاریابی، و برای مدیرانی که در واحدهای بازاریابی سازمانها کار میکنند و مسئولیت چنین مدیریتی را بر عهده دارند.
-
-
11. مشاوره مدیریت (Management Consulting)
تعریف : خدمتی تخصصی که در آن به سازمانها و شرکتها در زمینه برنامه ریزی، استراتژی، سیستم های سازمانی، عملیات و نظایر آن مشورت و آگاهی داده میشود و ممکن است در زمینه جمعآوری اطلاعات و تحلیل یا پیادهسازی راهک....
-
-
12. نوآوری (Innovation)
تعریف : توسعه فناوریها، محصولات، فرایندها و سیستمهای جدید و بکارگیری آنها در عملیات کسب و کار.