مشاور و مدرس بازاریابی، برند و فروش

مشاوره و آموزش بازاریابی، برند و فروش

مشاور و مدرس بازاریابی، برند و فروش

مشاوره و آموزش بازاریابی، برند و فروش

بازاریابی پست مدرن

سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۳۷ ق.ظ


بازاریابی پست مدرن
دانش بازاریابی هم مثل سایر علوم در مسیر پر پیچ و خم تاریخ خود تغییرات زیادی را تجربه کرده و نظامها و دورانهای مختلفی را گذرانده است. بعد از جنگ جهانی اول ، بازاریابی در سطح جهانی مطرح شده و پس از آن رشد سریعی یافته و در این رهگذر سایر علوم را نیز به خدمت گرفته تا امروز که از مفاهیم بنیادی زندگی امروز ماست. نظامهای بازاریابی در ابتدا محصول گرا بوده اند.در این نظامها مصلحت و قابلیتهای سازمان و آنچه که می تواند تولید کند محوریت داشته اند. تولید با حداقل هزینه و تمرکز بر فناوری و فروشگاههای مملو از کالا رقابت کمتر و بازارهای تقریبا انحصاری از خصوصیات این دوره است. تولیدکننده در مواجهه با مشتری جایگاه برتر قرار گرفته و مشتری حتی با انتظار طولانی و ایستادن در صفهای طویل مجبور است که خود را با تولید کننده هماهنگ کند . جملات "همینه که هست" یا "نمی خواهی نخر" در ادبیات این نظام بازاریابی رایج بوده است. در نظامهای مدرن بازاریابی مشتری و نیازها و خواسته هایش محور و اساس کلیه تصمیم گیریها و برنامه های سازمان است.تمام امکانات و توانمندیهای سازمان در جهت رفاه مشتری و رضایتمندی او قرار می گیرد . گستردگی توزیع و خدمات فراوان در محل مورد نظر مشتری به سرعت در اختیار اوست..تحصیل حداکثر سود از طریق تحصیل رضایت مشتری امکان پذیر است و در ادبیات این نظامها جملاتی نظیر "همیشه حق با مشتری است" و "مشتری است که با دادن فرصتی برای خدمت به ما لطف می کند" فراوان است. در بازاریابی پست مدرن ، مشتری از این همه تولید کننده ی دست به سینه و آماده برای خدمت خسته و از کالای همیشه در دسترس، دلزده است.او می خواهد در فرایند انتخاب آزاد و راحت عمل کند و در بازار به دنبال آنچه می خواهد بگردد وتفریح کند . در بازاریابی پست مدرن با روشهای مختلفی مشتری به دنبال کالا کشانده می شود. در این دیدگاه به جای مشتری محوری مفاهیمی نظیر سرکار گذاشتن مشتری ، پنهانکاری و انتظار مطرح می شود که موجب سرگرمی و هیجان برای مشتری است و مشتری آگاهانه یا ناخودآگاه با روشهای بازاریابی پست مدرن جذب و"سورپرایز " می شود. ادبیات این نوع بازاریابی قابل پیش بینی نیست! احتمالا جملاتی مانند " فعلا موجود نیست" یا " برو فردا بیا" جایگاه ویژه ای در بازاریابی پست مدرن خواهند یافت! ************************************* نکته : تشخیص نوع نظامهای بازاریابی در کشور ما ساده نیست اما ادبیات رایج در فضای بازاریابی ما بیشتر از نوع اول و سوم است! ماهنامه ماندگار ترفندهای‌جدید برای تبلیغ برندهای‌قدیمی Wednesday, 17 October 2007 به گفتهء کمدین برجستهء آمریکایی جورج کارلین، جامعهء معاصر آمریکا از بیماری مصیبت‌‌باری به نام «جنون گذشته» رنج می‌برد. به گفتهء کارلین، مهم‌ترین علامت این بیماری توجه بیش از حد و زیانبخش به گذشته است که می‌توان آن را به وضوح در تمایل مردم به برنامه‌های دنباله‌دار، تکراری، دوباره‌سازی فیلم‌های سینمایی، رواج مجدد، انتشار مجدد، اکران مجدد، بازآفرینی‌ها، اجراهای تازه، اقتباس‌ها، بزرگداشت‌ها، یادبودها، برنامه‌های رادیویی قدیمی و نوستالژی گردآوری صفحه‌های گرامافون مشاهده کرد . نیازی به گفتن نیست که بسیاری از دانشگاهیان نیز به این باز رواجی مبتلا هستند. برای بعضی، دلیل این ابتلا اثرات انحطاط هنری آخر سدهء نوزدهم، یا تمایل جامعه به نگاه به گذشته در آستانهء قرن جدید است. برای بعضی دیگر دلیل آن نوعی پدیدهء جمعیت‌شناسی و پیامد پیر شدن نسل بعد از جنگ جهانی دوم و یادآوری خاطرات خوش‌بینانهء گذشته است و باز برای دستهء دیگر نتیجهء آشفتگی طاقت‌فرسای زمان ماست. وقتی مشکلات و سرگشتگی همه‌گیر شود، مردم به یادآوری دورانی ساده‌تر، امن‌تر و در ظاهر آرام بخش‌تر متمایل می‌شوند . بازاریابان با وجود انگیزه‌های موجود، در بهره‌برداری از گرایش گذشته‌نگر جامعه کندی نکردند: بازاریابی پسرو در همهء جهات به فراوانی دیده می‌شود. بسیاری از برندهایی که مدت‌ها پیش از بین رفته بودند دوباره احیا شده‌اند. کاراکترهای تجاری که به ظاهر منقرض شده بودند باز رواج یافتند، شعارهای قدیمی بارها پخش شدند و حتی برای تبلیغ محصولات جدید یک نام تجاری از شیوه‌های قدیمی استفاده شد. چیکیتا برای تبلیغ موز و اتومبیل کروز کرایسلر s PT_Chrysler با شیوه‌های گذشته‌نگر به بازاریابی پرداختند که نمونه‌هایی از دستور کار مدیریت بازاریابی پسرو امروزه است . در تلاش برای درک بهتر رونق‌گیری باز رواجی در معرفی برندها، سه نویسنده به نام‌های استفان براون، رابرت وی کوزیتز و جان اف شری به بررسی دو نمونه بازاریابی به شیوهء باز رواجی پرداختند. فولکس واگن، بیتل جدید و جنگ ستارگان اپیزود 1-شبح خطرناک. بررسی موشکافانهء قوم‌شناسی اینترنتی netnographicr مصرف‌کنندگان اهمیت چهار خصوصیت کلیدی را آشکار ساخت: عنصر داستانی برند (تمثیل allegory ) ، ماهیت برند (فضای حاکم aura ) ، جامعهء آرمانی (جایی آرام و زیبا arcadia ) و تناقض‌گویی برند (تضاد antinomy .) این چهار خصوصیت بازرواجی کلید تبلیغ تجدید حیات موفق برند هستند همچنین نشان می‌دهند که مدیریت باز رواجی برند، درگیر رابطهء تشویش برانگیز میان تولیدکننده و مصرف‌کننده است. مفهوم برند به مصرف‌کننده تحمیل نمی‌شود بلکه مشترکا به آن دست می‌یابند. این در مورد تمام برندها صدق می‌کند اما خصوصا در مورد برندهای باز رواج شده صادق است زیرا مصرف‌کننده رشد و توسعهء آن را در قفسه‌های فروشگاهی دیده و یا شخصا تجربه کرده. برای بسیاری از مصرف‌کنندگان معاصر، باز رواجی برند پوشش راحت و جایگزینی است، توتم قدرتمندی که نشان از روزهای خوب گذشته دارد. بازاریابان با مسوولیت خود به تبلیغ محصولات می‌پردازند و اما اگر مفهوم مدیریت باز رواجی را با دقت درک کرده باشند، پاداش بزرگی در انتظار آنان خواهد بود . استفان براون قهرمان بلامنازع بازاریابی پست مدرن است. او بازاریابی سنتی را فاقد تخیل و تحدیدکننده می‌انگارد و همواره خواهان مبارزه با این تفکر است و تاکنون این شیوه عدم رعایت احترام به گذشته مجادلات بسیاری علیه او برانگیخته است. براون قبل از آن‌که به بازاریابی روی آورد حرفهء آکادمیک خود را در خرده‌فروشی آغاز کرد. او مدتی در دانشگاه نورث وسترن ( Northwestern ) آمریکا، زادگاه فیلیپ کاتلر و همچنین دانشگاه‌های اوتا ( Utah ) و کالیفرنیا ( Irvine ) به عنوان استاد مهمان تدریس کرده است و اکنون استاد تحقیقات بازاریابی در دانشگاه آلستر Ulster است . براون در نگارش کتاب‌های تحریک‌آفرینی چون مکاشفه در بازاریابی:رستاخیزشناسی، استادگریزی و توهم مرگ 19977)، بازاریابی تصویری: هنر، زیبایی‌شناسی و پیشگامان 20011) همکاری داشت و خود کتاب‌هایی چون بازاریابی پست‌مدرن 19955)، بازاریابی پست مدرن II 19977) و انقلاب پسرونده 20011) را نگاشت . حملات زیرکانه و تحریک‌آمیز براون به بازاریابی سنتی باعث شده است تا در قلمرو دانشگاه دوستان اندکی داشته باشد . براون به فراست دریافته که بازاریابی تکامل یافته و از الگوهای آکادمیک و تغییرناپذیری که سال‌های طولانی بر آن سلطه داشته، فراتر رفته است. کتاب بازاریابی پست مدرن به ارزیابی پیامدهای تفکر پست مدرن در حوزهء بازاریابی می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که در بسیاری از زمینه‌ها این تفکر به واقع مفید عمل می‌کند. کتاب انقلاب پسرونده به بررسی موج بازاریابی سبک قدیم که دنیا را احاطه کرده، پرداخته و استدلال می‌کند که این نوع بازاریابی به جای آن‌که نشانه‌ای از بی‌اصالتی باشد فرصتی دوباره انگاشته می‌شود. مقالات براون در مجلهء تجاری هاروارد، نشریهء تبلیغات و نیز نشریهء بازاریابی به چاپ رسیده است. با این حال او هنوز ناشری برای کتاب اسرارآمیزش به نام اشعار خریدار گوژپشت پیدا نکرده است . براون اخیرا فصلی از کتاب آیندهء بازاریابی 20033) را به اتمام رسانده که شامل مجموعهء مقالاتی از استادان برجستهء ‌بازاریابی دربارهء مقابله با بازاریابی امروزه است. براون در حال حاضر در دانشگاه آلستر تدریس می‌کند و جدیدترین کتاب او همراه با یک هدیهء مجانی 20033) است . اعظم احمدی برگرفته از : روزنامه سرمایه تاریخ بروز رسانی ( Wednesday, 17 October 2007 ) پست¬مدرنیسم و یا به عبارتی پسانوگرایی، اصطلاحی برای توصیف گرایشهای پس از دهه ۱۹۶۰ در عرصه معماری، هنر، ادبیات، فلسفه، فرهنگ و جامعه¬شناسی است. پست¬مدرنیسم و یا به عبارتی پسانوگرایی، اصطلاحی برای توصیف گرایشهای پس از دهه ۱۹۶۰ در عرصه معماری، هنر، ادبیات، فلسفه، فرهنگ و جامعه¬شناسی است. برخی نظریه¬پردازان نیز آن را به جنبش ضد¬¬نوگرایی تعبیرکرده¬اند. یکی از عواملی که پست مدرنیسم در جهان تبلیغات، ارتباطات و بازاریابی، بویژه در مقوله دهکده جهانی با پیشرفت تکنولوژی کامپیوتر، وب و اینترنت، بر آن تاثیر گذاشته است و بحثهای بسیار زیادی درباره آن وجود دارد، رسانه¬ها هستند. این سبک یا جنبش، تمامی تفاوتهای اصطلاحات، نمادها و فرهنگهای سرزمین¬های مختلف را در عصر اطلاعات، یکپارچه و متحد می¬گرداند. در عرصه بازاریابی و تبلیغات سخن پست¬مدرنیسم به طور خلاصه این است که نباید خود را محدود به استفاده از ابزار¬ها و امکانات و رسانه های رایج بازاریابی و تبلیغات مدرن کرد، بلکه از تمامی ابزارها، امکانات و رسانه های سنتی و غیر سنتی می¬توان بهره برد. در این مطلب به طور خلاصه مطالبی درباره دگرگونی رسانه‌ها ارائه می¬شود تا متخصصان، مدیران بازاریابی و تبلیغات و علاقه‌مندان با توجه و تاکید بیشتر بر این مقوله و پژوهشهای گسترده، درمورد بهبود هر چه بیشتر استراتژی¬ها و تاکتیک¬های بازاریابی و تبلیغاتی خود موفقتر عمل کنند. ● رسانه از دیروز تا امروز برای‌ درک‌ رسانه باید به هنر و شیوه های ارتباطی پیش‌ از تاریخ‌ و آشنایی‌ با نحوه‌ ظهور و منشا هنر در دوران‌ اولیه‌ پیدایش‌ بشر، یعنی دوره‌ «پارینه‌ سنگی‌» (۱۰۰۰۰تا ۴۰۰۰۰ ق‌.م‌) باز گردیم‌. بشر نخستین‌ آنچه‌ را‌ در اطراف‌ خود می‌دید به‌ صورت‌ نقشهای‌ انتزاعی‌ و شکلهای‌ مجرد بر روی‌ دیواره ‌غارها ثبت‌ می‌کرد. از آن زمان‌ تا زمان حاضر که جهان وب و اینترنت بر عرصه¬هایی از روزگار ما حکومت می¬کنند، هنر و تبلیغات نقش‌ خود را به‌ عنوان‌ رسانه و انتقال دهنده پیامها‌ در زندگی‌ بشری‌ و علم ارتباطات ایفا می‌کنند و در علوم دیگر مانند روانشناسی، جامعه شناسی،‌ اقتصاد و مدیریت نیز همچنان ردپایی‌ از انواع رسانه¬ها را مشاهده‌ می‌کنیم‌. تاریخ حکومت رسانه ها از دوران پارینه‌ سنگی‌ و نوسنگی‌ و آغاز زندگی‌ بشر که‌ انسان‌ به‌ تعقل‌ رسیده‌ و توانسته‌ دوران‌ پیرامونش‌ را با تصویر بنمایاند و به‌ صورت‌ انتزاعی‌ درآورد، شروع‌ می‌شود و با ایجاد سبکها و مکتبهای‌ هنری‌ به‌ صورت‌ متمادی‌ ادامه‌ پیدا می‌کند و به‌ دوره‌ معاصر که‌ مربوط‌ به‌ بشر قرن‌ بیست‌ و یکم‌ و دوران پست¬مدرنیته است‌، می‌رسد. در طی‌ این‌ دورانها هنر ویا به نوعی تبلیغات به‌ صورت‌ کلی‌ در نقاشی‌، معماری‌، موسیقی‌، مجسمه‌ سازی‌، سینما، وب و ... خلاصه‌ می‌شود که همواره‌ نقش‌ مهم‌ خود را بخوبی‌ در آن عصر ایفا کرده‌ و با ایجاد مکتب‌ها و ایسم‌ها به‌ عنوان‌ رسانه¬ها‌یی‌ قوی‌ موجب‌ تحول‌ در نگرش‌ دوره‌ خود و حتی‌ دوره‌های‌ بعدی‌ شده‌اند. به نظر مک لوهان تمامی رسانه¬ها بخصوص رسانه¬های جدید، شکلهای هنری هستند که دنیای تازه¬ای دارند و به چیزی وابسته نیستند. ● نگرشی متفاوت به رسانه در تبلیغات و بازاریابی به‌ رسانه¬ها ‌در طول‌ تاریخ‌، همیشه‌ با جنبه‌ ارتباطی و زیبایی‌¬شناسی‌ نگاه‌ نشده‌، بلکه‌ در هر دوره‌ و هر مکان‌، دیدی‌ خاص‌ و‌ متفاوت‌ را دنبال‌ کرده است‌. مک-لوهان در جمله مشهوری اشاره می¬کند که «رسانه تداوم جسم و تواناییهای ماست» این عبارت بیانگر این باور است که «ابزار ادامه نیروهای جسمانی ماست»؛ همانطور که دوچرخه تداوم پا و کامپیوتر و اینترنت تدوام مغز آدمی است. رسانه¬ها محتوای اصلی ادراک و توان فهم معنایی ما و در یک کلام پیام اصلی را تعیین کرده¬اند. از این روست که مک¬لوهان می¬گفت «رسانه پیام است» یعنی رسانه ها تداوم پیامهای ارتباطی و تبلیغاتی در دنیای بازاریابی هستند. یک از وظایف مهم رسانه، ارتباط است که نقش مهمی در تبلیغات و بازاریابی دارد. برای تجزیه و تحلیل نقش ارتباطی رسانه می¬توان به نمودار ارتباطی که یاکوبسن زبانشناس برجسته روسی پیش کشیده، مراجعه کرد: یک فرستنده(شرکت، سازمان یا شخص) پیامی(تبلیغاتی و غیر¬تبلیغاتی) را برای گیرندة پیام(مخاطب یا مشتری) می¬فرستد. این پیام، زمینه¬ای(اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، روانشناسی، فلسفی یا بازاریابی) دارد که به این زمینه ارجاع می کند. رسانه وسیله و ابزار انتقال پیام است. ولی این مفهوم در دوران مدرنیسم با پیشرفت تکنولوژی، اطلاعات و فرهنگهای جهانی و ...به انحطاط کشیده می¬شود و در پست¬مدرنیسم، برای آنکه بتواند به مسیر اصلی خود بازگردد، دگرگون می¬شود. پست مدرنیته اساساً همان‌ دورانِ انحطاط‌‌ دنیای مدرن‌ است‌. در دنیای پست مدرن این قالبها شکسته می شود و از هر وسیله و ابزاری چه سنتی و چه مدرن به عنوان پیام و رسانه استفاده می شود. در بازاریابی پست مدرنیسم هیچ مرزی بین پیام و رسانه وجود ندارد و گاهی پیام جای رسانه و رسانه جای پیام استفاده می شود؛ به همین دلیل برخی نظریه پردازان اشاره می کنند که رسانه پیام است و برخی دیگر معکوس آن را می گویند؛ یعنی پیام رسانه است. در یکی از برنامه های بازاریابی یکی از شرکتهای بزرگ، خود پیام تبلیغات شرکت به صورتی طراحی و ساخته شده بود که بیانگر رسانه شرکت بود برای نمونه پیام تبلیغاتی شرکت در قالب بسته بندی محصول ساخته شده بود و در همین قالب پشت کامیون هایی که این محصولات را انتقال می دادند، ارائه می شد. ● مرگ رسانه «ژان‌ بودریار»، یکی‌ از نظریه¬پردازن‌ اصلی رسانه‌ پست‌مدرن، می‌گوید: «بشر، امروز قطعاً در وضعیت‌ پسامدرن‌ به‌ سر می‌برد.» بودریار مشخصه‌ دوران‌ پسامدرن را گسستگی‌ میان‌ تصویری‌ که‌ رسانه‌ها و علوم‌ از جهان‌ ارائه‌ می‌دهند، می‌داند. او به همین دلایل مرگ رسانه¬ها را اعلام می¬کند. رسانه¬هایی که در پوست مغز و استخوان مخاطبان بویژه با پیشرفت تکنولوژی اینترنت و وب، به طرز ناگواری جا گرفته و از اصل و ماهیت خود دور افتاده¬اند. به همین علت بازاریابی و تبلیغات که وابسته به همین رسانه¬هاست، دگرگون می شود. در برنامه تبلیغاتی(۵M) که کاتلر به آن اشاره می¬کند، یکی از تصمیمهای مهم هر برنامه تبلیغاتی، رسانه است. در تبلیغات پست¬مدرن همانطور که پیام واژگون می¬شود و ساختارشکنی بر پیکره آن وارد می¬آید، رسانه نیز که در ارتباط بسیار نزدیکی با پیام است نیز شالوده¬شکنی می¬شود. به گفته بودریار: «رسانه پیام است، این هم به معنای مرگ پیام است و هم به معنای مرگ رسانه، چون دیگر رساننده نیست.» وقتی که بودریار نظریه مرگ رسانه را اعلام می¬کند، رسانه¬های تبلیغاتی نیز کارکرد تکراری و خسته¬کننده دوران مدرن خود را از دست¬ می¬دهند. در تبلیغات پست مدرن هم نوع رسانه و هم کیفیت و کمیت و هم کارکرد آن دگرگون می¬شود. در حقیقت یک نوع استفاده دادائیستی در رسانه¬های تبلیغاتی به وجود می¬آید تا رسانه¬ها معنای واقعی خود را پیدا کنند. برای نمونه بسیاری از شرکتهای اروپایی به جای ساخت بیلبورد تبلیغاتی برای رساندن پیام خود از ساختمانها، درختان و کف خیابانها به عنوان رسانه تبلیغاتی محصول خود استفاده می کنند و یا نمونه تبلیغات شگفت انگیز دیگری که یکی از شرکتهای تولید کننده کفش انجام داده بود و مفهوم دگرگونی رسانه ها را تایید می کند به این صورت بود که برای رساندن پیام نرمی کفش های خود از تبلیغات آدامس و از بسته های آدامس به عنوان رسانه، استفاده می کرد و حتی برای مشتریان خود آدامس هدیه می داد و به جای تبلیغ کفشهای خود بیشتر به تبلیغ آدامس پرداخته است. ● ویژگی رسانه ها در تبلیغات پست مدرنیسم در کل می¬توان ویژگیهای رسانه¬های تبلیغاتی را در دوران پست¬مدرن همانند ویژگیهای آثار پست مدرن در قالبهای زیر بررسی کرد: ▪ عدم قطعیت: در رسانه¬های پست مدرن نیز همه چیز نسبی است، چون رسانه ها به عامل بیرونی چون مخاطب وابسته¬اند. به طور یقین نمی¬توان از آن به خاطر ذات خود استفاده کرد. برای نمونه حتما نباید تیزری که در تلویزیون پخش می¬شوند، صدا تصویر و حرکت داشته باشد. در تیزرهای پست مدرنی که در تلویزیون ها پخش می شوند گاهی هیچ صدا و حرکتی وجود ندارد. نمونه آن تیزر بی صدای یک شرکت تولید کننده ماشین لباسشویی است که برای یک لحظه مخاطب احساس می کند مشکلی برای تلویزیون پیش آمده ،ولی هدف این شرکت از ساخت این تیزر بی صدایی ماشین لباسشویی خود است. ▪ پراکندگی: پراکندگی رسانه¬ها در تبلیغات پست¬مدرن ظاهراً مشهود است. در تبلیغات پست¬مدرن از رسانه¬های مختلفی که ظاهرا بی¬ربط به بازاریابی محصول است استفاده می¬کنند. برای نمونه تبلیغ یک کالای تخصصی پزشکی در تلویزیون. بویژه این مسئله در سایت¬های اینترنتی بسیار مشهود است و پراکندگی سایت و در هم برهم بودن چندین سایت در یکدیگر از ویژگیهای این رسانه¬های پست مدرن است که البته در پس این تفکر، فلسفه ظریفی وجود دارد که توضیح آن خارج از حوصله مقاله است. ▪ عدم مرکزیت: رسانه¬ها در تبلیغات پست¬مدرن مرکزیت و محوریت ندارند و از هر دری تبلیغی را نشان می¬دهند. برای نمونه در میان اخبار تبلیغ بازرگانی پخش می¬شود یا در میان تبلیغات بازرگانی ناگهان فیلم پخش می شود. ▪ شیرتوشیر: استفاده از رسانه¬های عجیب و غریب و یا استفاده از چیزهای خنده¬دار و طنزآلود در کنار رسانه¬های تبلیغاتی از دیگر ویژگیهای این سبک است. در این سبک با یک استراتژی بازاریابی خاص تهاجمی ناگهان رسانه¬ها شیرتوشیر می¬شوند. برای نمونه اینترنت، تلویزیون می¬شود. یا از تلویزیون به جای روزنامه استفاده می¬کنند.(زیر¬نویس¬های تلویزیونی) برای نمونه در سایت¬های اینترنتی، کنار هر سایت، محلی برای تبلیغ کالاهای دیگر دیده می¬شود یا از صفحه¬های وب برای مکالمه و کنفرانس استفاده می¬شود. ▪ مشارکت: در رسانه¬های پست¬مدرن از مخاطبان به عنوان رسانه استفاده می¬شود و آنها را در امر رسانه¬ای مشارکت می¬دهند. برای مثال از سایت¬های شخصی افراد و از وبلاگ آنها برای تبلیغ استفاده می¬کنند و یا مخاطبان را در رسانه¬ها مشارکت می¬دهند یا از مخاطب به جای رسانه استفاده می¬کنند. نمونه دیگر آن استفاده از افراد و مخاطبان در مسابقه های مرتبط با روابط عمومی و تبلیغات یک محصول است. ▪ ترکیب: پست¬مدرنیسم ،اعتقاد به استفاده از هر چیزی و ترکیب آنهادارد. هر چند ناسازگار و بی¬ربط باشند. به همین علت در این سبک از ترکیب چندین رسانه¬ با یکدیگر استفاده می شود. برای نمونه بیلورد تلویزیونی ترکیب دو رسانه بیلبورد و تلویزیون با یکدیگر است. علی خویه khooyehali@yahoo.com ماهنامه تدبیر
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۱۸
علی خویه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی